Back Home

اشعار محمل

اشعار اربعین امام حسین علیه السلام


حسین عزیز فاطمه
مزار این جسم بی جون رو خاک این سرزمینه
شکافی در دل زینب به عمق یک اربعینه

آبی بر این تربت زنید
قبری برایم بکنید

در کنار این مشت خاکی که مونده از نام امیرم
این چهل روزو زنده موندم تا در کنار او بمیرم

حسین عزیز فاطمه حسین عزیز فاطمه....

خودم دیدم روی نیزه
که لبهاتو میفشردی
خودت دیدی که می مردم
با هر سنگی که تو خوردی
من بودم و سر نیزه ها
یک زینبو یک کربلا
آسمون این دشت خشکیده
غرقه شد در موج حیرت
از روی نیزه دنبال ما بود
چشمای خدای غیرت

حسین عزیز فاطمه

غروب روزی که رفتی
حریم عشقو دریدن
گروهی آتیش آوردن
گروهی سر می بریدن
اونکه جدا کرده سرت
شد همسفر با خواهرت
خنجری رو که بر گلوی تو
بوسه زد به من نشون داد
هی به من می گفت
که داداشت رو دیدی
که چه جوری جون داد

1387/11/28

صفحه قبل صفحه بعد