Back Home

اشعار محمل

اشعار حضرت ابوالفضل العباس (ع)


خبر اومد تو خیمه مشک عمو دریده
از شرم روی اصغر رنگ رباب پریده

تو خیمه ها بجز صبر کسی چاره نداره
عموت رفته عزیزم این دفه آب بیاره

یک قطره آب نمونده تو مشک پاره پاره
غُصه نخور علی جون شاید بارون بباره

از گرمی تن تو گهواره هم میسوزه
لب از لبت میگیرم، اما لبم می سوزه

چطوری پیکرت رو ببرم سوی خیمه
خدا روشکر رقیه بی هوشه توی خیمه



1387/7/11
صفحه قبل صفحه بعد